خدایا سکوتم را میشنوی | |||||
|
غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا امد،
خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت.. . ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود ، دستی بی رحمی آمد نزدیک، گل سراسیمه ز وحشت افسرد. . لیک آن خار در آن دست خزید وگل از مرگ رهید .. صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صمیمانه به او گفت : سلام دخترها مثل سیب های روی درخت هستند. بهترین هایشان در بالاترین نقطه درخت قرار دارند. پسرها نمی خواهند به بهترین ها برسند چون می ترسند سقوط کنند و زخمی بشوند، بنابراین به سیب های پوسیده روی زمین که خوب نیستند اما به دست آوردنشان آسان است، اکتفا می کنند. سیب های بالای درخت فکر می کنند مشکل ازآنهاست....
مامور آمار:
سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم میشم. شما چند نفرید ؟ مادر سرشو پایین میندازه و سکوت میکنه، بعد میگه: میشه خونه ما بمونه برای فردا ؟ چرا مادر ؟ آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه . . .
حالم خوب است...
|
اسمش علیـــــــــه ، ۲ سالشه طفلی...
|
دوستان به نظر سنجی مون هم جواب بدید